٠•●♥ ಥ BrokenƸ̵̡Ӝ̵̨̄ƷAngel ಥ ♥●•٠

*هرکسی عضو وب شد باید یه پست معرفی نامه بزاره

*هر کس عضو میشه وبلاگ شو خودش لینک کنه

*لطفا خواستید کسی رو عضو کنید بامن درمیون بذارید خودتون که میدونید همیشه کجام

*اینجا نیا واسه دوست یابی

*احترامت تا جایی حفظه که خودت بخوای

*به ایمیل های مدیر ایمیل چرت نزنید

*جواب کامنت ها رو با اسم خودتون بدید

نمى دانم چه رابطه ایست ؟

بین نبودنت با رنگ ها

دلتنگ تو که میشوم

زندگى ام سیاه مى شود !

درد می کشم ، درد !

 هم تلخ است هم ارزان

هم گیراییش بالاست !

 هم اینکه تابلو نمی شوم و رفیقی که مرا به درد معتاد کرد

ناباب نبود ،

اتفاقا باب باب بود فقط نگفته بود که

ماندنی نیست ، همین . . .

گفته باشم …

من درد میکشم اما تو چشمهایت را ببند،

سخت است بدانم میبینی و بی خیالی …

تویی که روزگاری برایم درمان بودی ..

   می گویم : استادمان گفته دانشجویی که پست الکترونیکی نداشته باشد

دانشجو نیست.

تا ابد کسی مثل برادرت دیوونگی هاتو نمیفهمه...

حتی اگه پیشش نباشی،

یا اونقدری که خودت دوست داری باهاش حرف بزنی،

اون باز هم همیشه دوستت باقی میمونه..

در حالی که توی زندگیت آدما میرن و میان،

برادرت تا آخر عمر توی قلبت میمونه...

گفتم: همینو مستقیم بری تو افق محو میشی دیدم

بد نگاه کرد(شایدم نفهمید چی گفتم)

 بهش گفتم:کجا بهتون ادرس دادن؟

گفت: کوچه ی کنار مروارید نگو یارو موسسه زبان افق رو میگفت.

اینقدر ضایع شده بودم که نفهمیدم چه جوری خودمو محو کنم.

مامانش هم که اسمش صدفه :))

حتما منم جلبکم :)

کلا یه خانواده دریایی درست کنیم :)

خسته ام
تکیه زده ام بر دیواری از سکوت ؛
گاه گاهی هق هق تنهایی هایم سکوتم را میخراشد و نقشی از یادگاری میزند
یادگاری هایی که کسی سواد خواندنش را ندارد
هیچ کس جز خدا!

و اشک...

و خاطراتی مبهم از گذشته

و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام

فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود

خواب کودکانه ی من

و تو ماندی در خاطرم

بی آنکه تو را ..!!!

چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...

بعد از این همه عبورِ کبود،

قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...

"زندگی" بـه من آموخـت . . .

آدمها نـه " دروغ " می گویند

نه زیر " حرفشان " می زنند .

اگر " چیزی " می گویند . . .

صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت

نبـایـد رویش " حساب " کرد 

چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی

یکی که بهش اعتماد داری

بهت اعتماد داره

از دلتنگی هاش برات میگه !

از دلتنگی هات براش میگی !

آروم میشه

آروم میشی

حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه ...

آدم ها لالت می کنند...

بعد هی می پرسند...

چرا حرف نمی زنی؟؟!

این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست...!

حالا که فکر می کنم بعضی ها همان بعضی ها بمانند بهتر است

همگی خوش اومدید

سارا جونم

داداش جونم

زکیه جون

و مریم جون

امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم

منتظر نویسنده های دیگه هم هستم هر کی خواست تو نظرات بگه

مـــــــــــــــــــــــــــــرسی

۱۲ سالمه

بسه عایا؟

حالا اگه بس نبود بگید بنویسم بازم

بابای

۱۴سالمه شرمنده رشته هنوز انتخاب نکردم که بهتون اعلام کنم

دیگه هم چیزی ندارم بگم همین حد بسه که از فضولیتون کاسته بشه خخخخخخخخخخ 

در پناه حق

هر وقت تنها شدی

هر وقت دنیا برات تنگ شد

هر وقت نامردی دیدی

سرتو بلند کن و سوت بزن

سوت بلبلی

جیک جیک جیک

من مهیارم 18 سالمه رشته ریاضی میخونم

همینقدر برای معرفی بسه میشناسینم دیگه

بای تا های

پشيمان و با چشمانى پراز اشک...

خودم را که نه عکسم را...

عکسى که زير ان نوشته شده...

چهل روز گذاشت...

من در حال حاضر نمیتونم کسی لینک کنم

 ز کسانی که برام زدن که لینکم کردن ممنونم و تو اولین فرصت لینکشون می کنم

بوس بای

قلب من امشب بیقراره

برف برف برف می باره

خاطره هاتو یادم میاره

تا دوباره صدامو دراره

برف برف برف می باره

اسمونم دلش قصه داره

حق داره هرچی امشب بباره

جای برف باز میشینی کنارم

مطمئنم دیگه شک ندارم

اهنگ برف از بابک جهانبخش

بخند

خنده ام میگیرد که بعد از چند وقت بی خبری

بی انکه سراغی از دل اواره ام بگیری

میگویی دلم برات تنگ است

یا من را به بازی گرفته ای یا معنای واژه ات را نمی دانی

دلتنگیت ارزانی خودت

احمقم چون دلم برایت تنگ میشود

احمقم چون دلواپست میشوم

احمقم چون پیش چشمانت زانو میزنم

احمقم چون هنوز

دوستت دارم

به درک!

هنوز هم بهترين ها وجود دارند

دنبال کسى خواهم رفت

که مرا...

بخاطر  خودم بخواهد

نه زاپاى براى بازيچه شدن...

گاهی شاید لازم باشد

ازیادببریم

یادآنهایی راکه

بانبودنشان

بودنمان را

به بازی گرفتند